*به نظر میرسد امسال با توجه به مانور روی "مازوت سوزی"، نقش خودروهای فرسوده در آلودگی هوا به حاشیه رفته است. به نظر شما کدام یک سهم اصلی را در بحران این روزها دارند؟
خودروهای فرسوده سالهاست محور اصلی آلودگی هوا به شمار میروند و این هم که امسال بیشتر روی مسئله مازوت مانور داده میشود، به معنای کمرنگ شدن نقش آنها نیست. البته اینکه فرسودهها و مازوت هر کدام دقیقاً چند درصد در آلودگی هوا نقش دارند، مسئلهای تخصصی است که باید به آمار و ارقام مربوطه مراجعه کرد. با این حال طبق آخرین آماری که در ذهنم هست، نقش آلایندههای متحرک یا همان وسائل نقلیه، چیزی حدود ۷۰ درصد است. در بین خودروها اما مدلهای فرسوده به ویژه سنگینها مانند کامیون و اتوبوس، نقش مهمتر و بیشتری در آلودگی هوا دارند.
*راه عبور از معضل خودروهای فرسوده چیست؟
برای حل مسئله خودروهای فرسوده، راهکار اصلی، اسقاط آنها است، روشی که در همه جای دنیا اجرا میشود. به عنوان مثال، در کشورهای اروپایی، خودروها چه سواری و چه تجاری و سنگین، پس از رسیدن به به یک سن خاص، فرسوده محسوب میشوند و چون توان پاس کردن استانداردهای روز را ندارند، یا باید اسقاط شده و یا به کشورهایی بروند که از استاندارد پایینتری برخوردارند. بنابراین راهکار اصلی مقابله با آلایندگی خودروهای فرسوده، اسقاط آنهاست، اما در ایران به دلیل مشکلات مربوط به تحریم و محدودیتهای مالی، یک راهکار دیگر را نیز میتوان برای حل این معضل به کار گرفت و آن، نوسازی و بهسازی است.
اتفاقاً روش بهسازی مدتی است که در مورد اتوبوسها به اجرا درآمده و برخی شرکتها با ایجاد یک سری تغییرات، عمر این خودروها را بالا میبرند. بازسازی یک اتوبوس میتواند تا پنج سال به عمر آن بیفزاید، هرچند البته این روش با دو چالش مواجه است. نخست اینکه مراکز بازسازی محدود هستند، بنابراین امکان اینکه روزانه چند دستگاه اتوبوس فرسوده مورد نوسازی قرار گیرد، وجود ندارد. چالش دیگر به مسئله مالی مربوط میشود. بهسازی یک اتبوس فرسوده چیزی حدود ۷۰۰ میلیون تومان هزینه دارد که رقم کمی نیست. البته با توجه به اینکه اولاً قیمت یک اتوبوس نو بالای سه میلیارد تومان است و از طرفی، عمر اتوبوسهای بازسازی شده تا پنج سال بالا میرود، بهسازی روشی به صرفه و اقتصادی محسوب میشود.
*در مورد خودروهای سواری و کامیونهای فرسوده چه باید کرد؟
طبعاً اسقاط سواریهای فرسوده بهترین کار است، اما در حال حاضر به دلیل کمبود بودجه و همچنین ناتوانی خودروسازان در تأمین، به نظرم فعلاً نمیتوان روی از رده خارج کردن فرسودههای سواری مانور چندانی داد. خودروسازان همین حالا در تحویل تعهدات و عرضه به "خودرو اولیها" ماندهاند، چه رسد به اینکه بخواهند در پروژه اسقاط سواریهای فرسوده نیز شرکت کنند. اما در مورد کامیونها، اجرای طرح دولت مبنی بر اسقاط و جایگزینی ۲۰۷ هزار خودرو فرسوده سنگین، راهکاری منطقی و به صرفه است.
این طرح البته قرار بود از انتهای سال ۹۶ کلید بخورد، با این حال بودجه آن تأمین نشد، ضمن آنکه کشور به چالش تحریمهای آمریکا خورد. اگر آن پروژه طبق برنامه پیش میرفت، هزینهای که برایش صرف میشد، از ناحیه صرفه جویی سوخت قابل جبران بود. الان که فعلاً تحریم هستیم و کشور مشکلات مالی دارد، اما اگر روزی تحریمها لغو شوند، اجرای پروژه اسقاط فرسودههای سنگین کمک بزرگی به کاهش بحران آلودگی هوا خواهد کرد و سرمایه گذاری آن از ناحیه صرفه جویی سوخت، کاملاً برگشت پذیر خواهد بود.
*اما کشور در حال حاضر با کمبود منابع مالی مواجه است.
فراموش نکنیم که اسقاط خودروهای فرسوده با وجود نیاز به سرمایه گذاری، از دو جهت یک فرصت برای خودروسازان خواهد بود، یکی از جنبه ایجاد بازاری بکر و جدید و دیگری از منظر کاهش مصرف سوخت و آلایندگی. این موضوع البته در مورد خودروهای سواری منوط به لغو سیاست نرخگذاری دستوری است. وقتی خودرویی فرسوده، اسقاط و با محصولی نو جایگزین میشود، به دلیل آنکه خودرو جدید از تکنولوژی بهتر و مصرف و آلایندگی کمتری برخوردار است، سبب جبران سرمایه گذاری خواهد شد. در کنار این موضوع، وقتی نرخگذاری دستوری نیز حذف شود، بخش زیادی از تقاضای فعلی که کاذب است، خاموش خواهد شد، بنابراین خودروسازان میتوانند کاهش تقاضای مصرفی (از ناحیه آزادسازی قیمت) را با پروژه اسقاط و جایگزینی فرسودهها جبران کنند.
به نظرم حتی اگر قرار نیست نرخگذاری دستوری لغو شود، بهتر است بخشی از یارانهای که دولت عملاً با سیاست نرخگذاری دستوری توزیع میکند، در اختیار مالکان خودروهای فرسوده قرار گیرد تا انگیزه لازم برای اسقاط و جایگزینی، در آنها ایجاد شود. الان می گویند هر کس پلاک فعال دارد، نمیتواند در طرحهای فروش خودروسازان شرکت کند.
این در حالی است که برخی دارای خودروهای فرسوده با عمر بالای ۲۰ سال هستند و اتفاقاً بهتر است آنها در اولویت قرار گیرند تا یارانه توزیعی از ناحیه نرخگذاری دستوری، به دست فرسوده سواران هم برسد. در کنار اینها، برخی مسئله ازسرگیری واردات و رونق گرفتن اسقاط توسط واردکنندگان را نیز برای حل معضل فرسودهها مطرح میکنند، با این حال به نظرم در شرایط ارزی فعلی کشور، این کار توجیهی ندارد. البته اگر در قبال واردات، ارزی از کشور خارج نشود و منبع تأمین، ارزهای موجود در خارج باشد، داستان فرق میکند و میتوان به واسطه واردات، اسقاط فرسودهها را رونق بخشید.
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست